ت (Diplomacy, Policy)
سياست در لغت از ريشه سَوَسَ - ساس» است چنانکه در فرهنگنامهها به معانی ذیل آمده است: حکومت کردن، حکومت، داوری، تنبیه (معین، 1388، کلمه ت). امور مربوط به اداره کشور، برنامه کار یا شیوه عمل یک فرد یا نهاد یا کشور برای اداره امور، تدبیر و درایت و خردمندی بویژه در اداره امور، حسابگریهای زیرکانه و منفعتجویانه (انوری، 1381، ذیل کلمه ت). ابن منظور در معنای آن به اصل، طبع، خلق و سجیّت اشاره نموده است.(ابن منظور، 1992ق، ماده سوس) و طریحی، آن را به معنای اقدام بر کاری بر اساس مصالح و رعایت منافع آورده است. (طریحی، بیتا، ماده سوس)
خواجه نصيرالدين طوسى در تبيين مفهوم سياست مىنويسد: انسان به طور طبيعى بايد زندگى اجتماعى داشته باشد و لازمه زندگى اجتماعى تزاحم و برخورد افراد و گروهها با يكديگر است كه در نتيجه، به فساد و فناى جامعه منجر خواهد شد. از اينرو، بايد تدبيرى انديشيد تا هر گروهى در جايگاه شايسته خويش قرار گيرد، به حقّ خود قانع شود و دستش از و تصرّف عدوانى در حقوق ديگران كوتاه گردد و در گردش چرخ اجتماع سهيم شود. چنين تدبيرى را سياست نامند.(طوسى، 1360: 210)
378- ویژگی های اصحاب امام زمان عج در کلام امام جعفر صادق (ع)
ت ,اداره ,سياست ,معنای ,اجتماعى ,امور، ,ماده سوس ,زندگى اجتماعى ,کلمه ت ,اداره امور، ,است كه
درباره این سایت