امام جعفر صادق(ع) فرمودند:
من سرّه ان ی من اصحاب القائم فلینتظر و لیعمل بالورع و محاسن الاخلاق و هو منتظر.
هر کس خوشحال میشود و دوست دارد که درشمارِ یاران حضرت مهدی(عج) باشد، باید سه ویژگی داشته باشد: منتظر بودن، با ورع بودن، اخلاق کریمانه و بزرگوارانه داشتن. و او منتظر واقعی مهدی موعود (عج) است.
1- منتظر بودن
انتظار کشیدن ـ که از وظایف یاران امام مهدی(عج) است ـ یک حالت و عمل قلبی و درونی است که آثار و برکات فراوان بیرونی هم دارد.
آثار انتظار:
الف- انسان منتظر، دائماً به در نگاه میکند و چشم به ر اه است پیوسته در درون و باطن به عالم بالا نگاه میکند که آقایش چه زمانی تشریف میآورد.
پس اوّلین اثر انتظار، این است که انسان را دائماً به یاد منتظَر میاندازد؛ یعنی در حقیقت، انسان منتظِر، یک لحظه هم از یاد آن حضرت غافل نیست.
ب- دومین اثر، آماده شدن و مهیّا شدن برای آمدن امام زمان(عج) است. شخصی از امام صادق(ع) میپرسد: متی الفرج؛ گشایش و فرج شما اهل بیت(ع) چه زمانی است؟ امام فرمودند: مالک و الفرج و انت ممن ترید الدّنیا!؟؛ تو را به فرج چه کار در حالی که از کسانی هستی که دنیا را میخواهند و دنیاطلبند؟! کسی میپرسد فرج چه زمانی است، که خود را برای آن ساخته و آماده کرده است. تو فرج را برای آن میخواهی که دنیایت آباد شود! مشکلات اقتصادی و ی برود! تو خود آقا را نمیخواهی. آقا بیاید تا دنیایت را آباد کند. بنابراین پرسشت بیجاست!»
پس مهم، آماده بودن برای ظهور است.
ج- اثر سوم انتظار، لحظه شماریِ انسانِ منتظر برای آمدن آن حضرت(عج) است. لحظه لحظه میگوید: خدا کند تو بیایی!.
در احادیثی به نقل از تحف العقول، حضرت عسکری(ع) خطاب به شیعیانش می فرماید:
1- شما را سفارش می کنم به کوشش و راستگویی و اینکه امانت هر کسی را که به شما امانتی سپرده است، به او بازگردانید چه آن شخص، نیکوکار باشد چه تبهکار.
2- برای همسایگان خود، همسایگان خوبی باشید. با آنان نماز گزارید، در تشییع جنازه های شان حاضر شوید و مریضان آنان را عیادت و حقوق شان را ادا کنید.
3- اگر کسی از شما راستگو باشد و ادای امانت کند و با مردم خوش رفتار باشد، آن زمان مردم می گویند: این، یک شیعه است.» و همین مسأله، من را شادمان می کند.
4- از خدا بترسید و تقوای الهی را پیشه خود سازید و با اعمالتان زیور و زینت برای ما باشید و مایه زشتی و بد نامی ما نباشید.
5- ليست العبادة كثرة الصيام و الصلاة و إنّما العبادة كثرة التفكّر في أمر الله. عبادت در اين نيست كه انسان نمازهاي زياد بخواند، روزههاي زياد بگيرد البته نماز واجب و نماز مستحب و نافله هم مشخص است اما بيش از آن مقدار انسان بايد وقت را صرف در معرفت بكند لذا فرمود: اساس عبادت آن تفكّر است آن مقصدشناسي و مقصوديابي است.
6- سفارش به تقوا :
أورع الناس من وقف عند الشبهة وأعبد الناس من أقام علي الفرائض وأزهد الناس من ترك الحرام وأشد الناس اجتهاداً من ترك الذنوب»؛ پرهيزگارترين مردم كسي است كه وارد كار مُشتَبه، سخن مُشتَبه و عقايد مُشتَبه نشود؛ مطلبي كه مبرهَن نيست آن را نپذيرد تا ورع فكري داشته باشد؛ سخني كه مستدل نيست نگويد تا ورع در گفتار و نوشتار داشته باشد و كار مشكوك نكند تا در مقام كردار و عمل متورع باشد، فرائض الهي را انجام بدهد تا جزء عابدترين مردم عصر خود باشد، از محرّمات بپرهيزد تا جزء زاهدترين مردم عصرش باشد و بكوشد كه از گناه نجات پيدا كند.
ت (Diplomacy, Policy)
سياست در لغت از ريشه سَوَسَ - ساس» است چنانکه در فرهنگنامهها به معانی ذیل آمده است: حکومت کردن، حکومت، داوری، تنبیه (معین، 1388، کلمه ت). امور مربوط به اداره کشور، برنامه کار یا شیوه عمل یک فرد یا نهاد یا کشور برای اداره امور، تدبیر و درایت و خردمندی بویژه در اداره امور، حسابگریهای زیرکانه و منفعتجویانه (انوری، 1381، ذیل کلمه ت). ابن منظور در معنای آن به اصل، طبع، خلق و سجیّت اشاره نموده است.(ابن منظور، 1992ق، ماده سوس) و طریحی، آن را به معنای اقدام بر کاری بر اساس مصالح و رعایت منافع آورده است. (طریحی، بیتا، ماده سوس)
خواجه نصيرالدين طوسى در تبيين مفهوم سياست مىنويسد: انسان به طور طبيعى بايد زندگى اجتماعى داشته باشد و لازمه زندگى اجتماعى تزاحم و برخورد افراد و گروهها با يكديگر است كه در نتيجه، به فساد و فناى جامعه منجر خواهد شد. از اينرو، بايد تدبيرى انديشيد تا هر گروهى در جايگاه شايسته خويش قرار گيرد، به حقّ خود قانع شود و دستش از و تصرّف عدوانى در حقوق ديگران كوتاه گردد و در گردش چرخ اجتماع سهيم شود. چنين تدبيرى را سياست نامند.(طوسى، 1360: 210)
امام خمینی (ره) (Imam Khomeini )
امام خمینی (ره) در 20 جمادی الثّانی سال 1320 ه.ق. (سالروز ولادت حضرت فاطمه زهراء س) مطابق با اوّل مهر ماه 1281 ه.ش. در شهرستان خمین از توابع استان مرکزی پا به عرصه وجود نهاد. آن حضرت، فقيهى اصولى، فيلسوفى عارف، مفسّرى نكتهسنج، سياستمدارى مؤمن و آگاه، مرجعى شجاع و با تقوا، عالمى عامل و . در يك كلام، مظهر كامل اسلام ناب محمدى (ص) بود كه با تمام وجود خويش آن را دريافت و بدان عمل كرد و منادى و مبلّغ و مجرى آن شد. بنابراين مىتوان گفت؛ عقيده، انديشه و عمل امام، در هر زمينهاى- از جمله تعليم و تربيت- همان نظر اسلام واقعى بود و آنچه از افكار و گفتار و كردار آن مربّى بزرگ مى تراويد، همان تعاليم روح بخش و انسانساز اسلام بود كه توسط يكى از تربيت يافتگان آن دين جاويد، بيان مىشد. به عبارت ديگر، مبانى و منابع ديدگاههاى امام راحل، در هر زمينهاى، قرآن و روايات معصومين (ع)، خرد ناب و علوم و انديشههاى خالص بشرى بود و آن عالم فرزانه، با خمير مايه دينى و دستمايه علمى و ذهنى نقاد و انديشهاى آزاد وارد دنياى علم و سياست و اخلاق و تربيت شد و در ربع قرن توانست ملّتى متدين، شجاع، آزاده، مستقل و با اراده تربيت كند كه خود بهترين دليل بر موفقيت ديدگاه آن راد مرد الهى در صحنه تعليم وتربيت است.(الهامى نيا، 1386: 19)
اين سوره هفتاد وپنج آيه دارد و در مدينه نازل شده است.
اين سوره به دليل كلمه انفال» كه در آغاز آن آمده، همچنين به دليل بيان كردن احكام انفال و ثروتهاى عمومى، به انفال» نامگذارى شده است.
نام ديگر اين سوره، بدر» است، زيرا بيشتر آياتش پيرامون جنگ بدر است اوّلين نبرد مسلمانان با مشركان مى باشد و مسلمانان از امدادهاى الهى و نصرت خدا برخوردار شدند.
همچنين در اين سوره، ويژگى هاى سپاه حقّ و باطل نيز بيان شده است و درسهايى از تاريخ پيامبر اسلام و چگونگى رفتار آن حضرت با مسلمانان و مسائلى همچون انفال، بيت المال، احكام جهاد، غنائم، اسيران و خمس و چگونگى تقسيم آن، ماجراى هجرت و ليلةالمبيت، صفات مؤمنان واقعى، جلوگيرى از اختلاف و تفرقه و . بيان شده است.[1]
[1] قرائتى، محسن، تفسير نور، 10جلد، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن - تهران، چاپ: اول، 1388.ج3ٰ ص 263
اين سوره دويست و شش آيه دارد و از سورههاى مكّى است. در اين سوره از اصحاب اعراف و داستان اعراف (آيهى 46 و 48) سخن به ميان آمده، لذا به اعراف» نامگذارى شده است.
اين سوره سوّمين سورهاى است كه با حروف مقطّعه آغاز مىشود و اوّلين سوره از سورههاى سجدهدار قرآن است و در آيهى آخر آن، سجده مستحبّ وارد شده است.
از ميان يكصد و چهارده سورهى قرآن، هشتاد و شش سوره در مكّه نازل شده است كه معمولًا دربارهى اصول عقائد و مبارزه با شرك و توجّه دادن به مقام انسان و امثال آن بحث مىكند.
در اين سوره همچنين به ماجراى آدم عليه السلام با ابليس، داستان حضرت نوح، هود، صالح، لوط، شعيب و موسى عليهم السلام، بيان اصول و مبانى دعوت پيامبر اسلام و شرح احوال قيامت، توبه و اصلاح خويشتن، موضوع عرش، ميزان، عالم ذرّ و پيمان خداوند با انسان و بيان قرآن و عظمت آن و اعراف و اصحاب اعراف اشاره شده است.[1]
[1] قرائتى، محسن، تفسير نور( چاپ جديد)، 10جلد، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن - تهران، چاپ: اول، 1388.ج 3، ص 15
اين سوره، يكصد و شصت و پنج آيه دارد و همه آيات آن يكجا در مكّه و با تشريفات خاصّى نازل شده است. جبرئيل، اين سوره را با بدرقهى هفتاد هزار فرشته بر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله نازل كرد.
پيام اصلى آيات اين سوره، مبارزه با شرك و دعوت به توحيد است. از آنجا كه مشركان جزيرة العرب به اعتقاد خود، بعضى چهارپايان را حلال و بعضى را حرام مى دانستند، قرآن در مقام مبارزه با اينگونه خرافات و باورهاى غلط، از آيهى 136 اين سوره به بعد، احكامى را در مورد چهارپايان بيان مى دارد كه بدين جهت اين سوره، انعام» نام گرفته است.
رواياتى درباره فضيلت اين سوره و نيز برآورده شدن حاجت به واسطه تلاوت اين سوره آمده است. از جمله از امام صادق عليه السلام نقل شده كه هر كس چهار ركعت نماز (با دو سلام) بخواند، آنگاه اين سوره و سپس دعايى را قرائت كند، حاجاتش برآورده مى شود.[1]
در هيچ سوره اى به اندازه اين سوره، كلمه قل» نيامده است. تكرار 44 بار اين خطاب به پيامبر، شايد به خاطر آن است كه در اين سوره، عقائد باطل و انحراف ها و توقّعات بى جاى مشركان بيان شده و لازم است قاطعيّت در كار باشد. اين مطلب بيانگر آن است كه پيامبر صلى الله عليه و آله مأمور است متن وحى را بى كم و كاست بگويد.[2]
[1] ( 1). تفسير اطيبالبيان.
[2] قرائتى، محسن، تفسير نور( چاپ جديد)، 10جلد، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن - تهران، چاپ: اول، 1388.صص 408-407
اين سوره يكصد و بيست آيه دارد و چند ماه پيش از رحلت پيامبراكرم صلى الله عليه و آله نازل شده و هيچ يك از آيات آن نسخ نگشته است.
اين سوره به خاطر دعاى حضرت عيسى عليه السلام براى نزول مائدهى آسمانى كه در آيهى 114 آمده، مائده» ناميده شده است؛ البتّه به عهد» و عقود» نيز نامگذارى شده، در مجموع آياتِ اين سوره نسبت به يك پيمانشكنى مهم هشدار مىدهد.
بيشترين خطاب يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا»* در اين سوره است. مثلًا در سورهى بقره يازده مرتبه؛ ولى در اين سوره، شانزده مرتبه آمده است.
اين سوره شامل مسائلى از قبيل: ولايت و رهبرى، ردّ عقيده تثليث، وفاى به عهد و پيمانها، گواهى دادن به عدل، تحريم قتل، احكام خوردنىها، احكام وضو، غسل و تيمّم، سفارش به عدالت اجتماعى و احكام وصيّت، قصاص، سرقت، و . مىباشد.
چون از آخرين سورههايى است كه نازل شده، با جملهى أَوْفُوا بِالْعُقُودِ» در آغاز سوره، سفارش به انجام همهى تعهّدات و پيمانها دارد.[1]
[1] قرائتى، محسن، تفسير نور( چاپ جديد)، 10جلد، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن - تهران، چاپ: اول، 1388. ص 227
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالًا كَثِيراً وَ نِساءً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقِيباً 1»
اى مردم! از پروردگارتان پروا كنيد، آن كس كه شما را از يك نفس آفريد و همسرش را نيز از (جنس) او آفريد و از آن دو، مردان و ن بسيارى را (در روى زمين) پراكنده ساخت واز خدايى كه (با سوگند) به او از يكديگر درخواست مىكنيد، پروا كنيد. و (نسبت) به ارحام نيز تقوا پيشه كنيد (وقطع رحم نكنيد) كه خداوند همواره مراقب شماست.
نكتهها:
اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: صلهى رحم كنيد، گرچه با سلام دادن باشد، خداوند فرمود:
وَ اتَّقُوا اللَّهَ . وَ الْأَرْحامَ .[1]
پيامها:
1- آغاز سوره خانواده، با سفارش به تقوا شروع شده است، يعنى بنيان خانواده، بر تقواست و مراعات آن بر همه لازم است. يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا»
2- خلقت و تربيت انسان، هر دو به دست خداست، پس پروا و اطاعت هم بايد از او باشد. اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ»
3- همه انسانها از يك نوعند، پس هر نوع تبعيض نژادى، زبانى، اقليمى و .
ممنوع است. خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ»
4- زن و مرد در آفرينش وحدت دارند و هيچكدام از نظر جنسيّت بر ديگرى برترى ندارند. خَلَقَ مِنْها زَوْجَها»
5- همه انسانها در طول تاريخ، از يك پدر و مادرند. بَثَّ مِنْهُما رِجالًا .
روايات درباره ازدواج فرزندان آدم دو نوع است، آنچه با قرآن هماهنگ است، رواياتى است كه مىگويد: فرزندان آدم با يكديگر ازدواج كردند.[2]
6- در مسائل تربيتى، تكرار يك اصل است. اتَّقُوا رَبَّكُمُ . اتَّقُوا اللَّهَ
7- رعايت حقوق خانواده و خويشاوندان، لازمه تقواست. اتَّقُوا اللَّهَ . وَ الْأَرْحامَ امام باقر عليه السلام فرمود: قرابت دلبستگان پيامبر صلى الله عليه و آله را بايد با موّدت مراعات كرد.[3]
وَ آتُوا الْيَتامى أَمْوالَهُمْ وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَهُمْ إِلى أَمْوالِكُمْ إِنَّهُ كانَ حُوباً كَبِيراً 2»
و اموال يتيمان را به آنان (باز) دهيد و اموال بد (خودتان) را با اموال خوبِ (يتيمان) تبديل نكنيد و اموال آنان را با اموال خود نخوريد، همانا اين (تصرّفاتِ ظالمانه) گناهى بزرگ است.[4]
[1] ( 1). كافى، ج 2، ص 150.
[2] ( 1). تفسير الميزان.
[3] ( 2). بحار، ج 23، ص 257.
[4] قرائتى، محسن، تفسير نور( چاپ جديد)، 10جلد، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن - تهران، چاپ: اول، 1388. ج2، صص 17-16
اين سوره يكصد و هفتاد و شش آيه دارد و در مدينه نازل شده است.
محتواى آن، دعوت به ايمان و عدالت، عبرت از امّت هاى پيشين، قطع رابطه دوستانه با دشمنان خدا، حمايت از يتيمان، احكام ازدواج و ارث، وم اطاعت از رهبر الهى، هجرت، جهاد در راه خدا و . است.
از آنجا كه سى و پنج آيه اوّل اين سوره، پيرامون مسائل خانوادگى است، به سورهى نساء (ن) نامگذارى شده است.[1]
[1] قرائتى، محسن، تفسير نور( چاپ جديد)، 10جلد، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن - تهران، چاپ: اول، 1388.ج 2، ص 15
باسمه تعالی
چهارده حدیث حضرات معصومین (ع) در خصوص تحقیق
(به مناسبت روز کتاب و کتابخوابی و کتابدار و بزرگداشت آیه الله علّامه سیّد محمّدحسین طباطبایی ره)[1]
تحقیق به معنای مطلقِ حقیقت جویی است و پژوهش علمی نوعی کشف حقیقت است، تحقیق به معنای عام کلمه شامل پژوهشهای علمی نیز می شود.
هر تلاشی که در آن تحقیق و حقیقت جویی نیست، بهره ای ندارد. (معجم الفاظ غرر الحکم، ص 249)
هیچ راهی برتر از تحقیق و حقیقت جویی نیست. (معجم الفاظ غررالحکم، ص 249)
هیچ کاری چون تحقیق و حقیقت جویی نیست .(معجم الفاظ غررالحکم، ص 249)
قلم نخستین آفریده کردگار است. به او فرمود: بنگار، و قلم آنچه را بود و تا روز رستخیز خواهد بود، همه را در نوشتار آورد. (تفسیر نورالثقلین، ج 5، ص 398)
بیندیش ای مفضّل! از نعمتهای الهی بر آدمی "نوشتن" باشد که رخدادهای گذشتگان را برای بازماندگان و رویدادهای زندگان را برای آیندگان به بند می کشد و به قلم کتابهای علمی و اخلاقی و جز آن جاودانه می شود. (مستدرک الوسائل، ج 13، ص 258)
[1] دکتر نقی سنائی معاون فرهنگی و دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابل
درباره این سایت